یک شبی مجنون نمازش راشکست.بی وضودرکوچه ی لیلانشست.عشق,ان شب مست مستش کرده بود.فارغ ازجام الستش کرده بود.گفت;یارب ازچه خوارم کرده ای.برصلیب عشق دارم کرده ای.خسته ام ازعشق,دل خونم مکن.من که مجنونم,تومجنونم مکن.مرداین بازیچه دیگرنیستم.این تو ولیلای تو,من نیستم.گفت; ای دیوانه,لیلایت منم.دررگت بنهان وبیدایت منم.سالهاباجورلیلاساختی,من کنارت بودم ونشناختی...
9313 بازدید
1 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
11 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian